ايران بزرگ
فرق عشق و دوست داشتن...
عشق در لحظه پديد مي آيد، دوست داشتن در امتداد زمان .عشق معيارها را در هم مي ريزد ، دوست داشتن بر پايه معيارها بنا مي شود .عشق ويران كردن خويش است و دوست داشتن ساختني عظيم .عشق ناگهان و ناخواسته شعله مي کشد، دوست داشتن از شناختن سرچشمه مي گيرد عشق قانون نمي شناسد ، دوست داشتن، اوج احترام به مجموعه اي از قوانين طبيعي است عشق فوران مي کند چون آتشفشان و شره مي کند چون آبشاري عظيم،دوست داشتن جاري مي شود چون رودخانه بر بستري با شيب نرم .عشق ، دق الباب نمي کند ، حرف شنو نيست ، درس خوانده نيست ، درويش نيست،حسابگر نيست ، سر به زير نيست ، مطيع نيست ،ديوار را باور نمي کند ، کوه را باور نمي کند ، گرداب را باور نمي کند ، زخم دهان باز کرده را باور نمي کند ، مرگ را باور نمي کند؛ و در آخر سربازي نرفته نيست؛ دشمن هم نيست .
*عشق لطفي است بي معنا*عشق موجي است بي دريا*عشق افسانه اي است گنگ*عشق سوختن وخاكستر شدن است